هتانلغتنامه دهخداهتان .[ هََ ت ْ تا ] (ع ص ) سحاب هتان ؛ ابری که پیوسته و بدون انقطاع نرم نرمک ببارد. (ناظم الاطباء) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). || مرد زبان آور و حاضرکلام .
حطانلغتنامه دهخداحطان . [ ح ِطْ طا ] (ع اِ) تکة. (از منتهی الارب ). بز کوهی . تیس . (از اقرب الموارد).
هَاأَنتُمْفرهنگ واژگان قرآنگیرم شما - این شما - هان شما - همین شما - شما همان (در عبارت "هَاأَنتُمْ هَـٰؤُلاَءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي ﭐلْحَيَاةِ ﭐلدُّنْيَا"گیرم شما یا این شما معنی می