هبوةلغتنامه دهخداهبوة. [ هََ وَ ] (ع اِ) گرد خاک و تیرگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). ج ، هَبَوات . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد)، اهباء. (
حبوةلغتنامه دهخداحبوة. [ ح َب ْ وَ ] (ع مص ) حباء. بخشیدن بی پاداش و منت ، یا عام است . || بازداشتن از عطیة، و لغت از اضداد است . (منتهی الارب ).
حبوةلغتنامه دهخداحبوة. [ ح َب ْ وَ/ ح ِب ْ وَ / ح ُب ْ وَ ] (ع مص ، اِمص ) دهش . بخشش . بخشیدن . عطاء. دادن . || نوعی از نشستن و آن جامه را در خود پیچیده یا پشت و ساقین را به فو
هبةدیکشنری عربی به فارسیاعطا , موهبت , دست بدست دادن عروس و داماد , بخشيدن , فاش کردن , بذل , تند باد , باد ناگهاني , انفجار , فوت , خوشي , تفريح , تمايل , مزمزه , چشيدن , حب , حب دارو
هبواتلغتنامه دهخداهبوات . [ هََ ب َ ] (ع اِ) ج ِ هَبوَة. رجوع به هَبوَة شود: سطعت الهبوة و الهبوات . (اقرب الموارد).
غسملغتنامه دهخداغسم . [ غ َ س َ ] (ع اِ) سیاهی و آمیزش تاریکی . تاریکی شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). السواد و اختلاط الظلمة. (اقرب الموارد). به قول ابن سیدة مراد تاریکی شب اس