هایلغتنامه دهخداهای . (اِ صوت )کلمه ٔ تأسف یعنی وای و آه و دریغا. (ناظم الاطباء).به معنی وای است و آن لفظی باشد که در وقت دردی و مصیبتی و المی و آزاری بر زبان رانند. (برهان ).
هایفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. ‹آی، ای، هی› [عامیانه] برای مخاطب قرار دادن به کار میرود.۲. ‹وای، آه› برای اظهار تٲسف گفته میشود.
حایلغتنامه دهخداحای . (اِخ ) ابن شمعون مسعود. وکیل خاخامخانه ٔ مصر. او راست : الاحکام الشرعیة فی الاحوال الشخصیة در حقوق خصوصی و اموری که در علم حقوق به امور شخصیه معروف است از
خمرةآبگویش اصفهانی تکیه ای: --------- طاری: döla طامه ای: kuzaɂow طرقی: döla کشه ای: döla نطنزی: kuzaɂow
کوزةآبگویش اصفهانی تکیه ای: küza/ küzale طاری: düla طامه ای: kuze ow طرقی: döla کشه ای: döla نطنزی: kuza
های هویلغتنامه دهخداهای هوی . (اِ صوت ) به معنی هایاهوی است که شور و غوغای میزبانی و عروسی باشد. (برهان ). شور و غوغای اهل طرب . (ناظم الاطباء). در ترکی «های هوی » به معنی غوغا و س
های و هو برگرفتنلغتنامه دهخداهای و هو برگرفتن . [ ی ُ ب َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) شور و غوغای طرب به پا کردن . هیاهوی مستی آغاز کردن . هایاهوی سر دادن : لب خوشدلی های و هو برگرفت گل خرمی رن