آییننامۀ بینالمللی امنیت کشتیها و تسهیلات بندریinternational ship and port facility codeواژههای مصوب فرهنگستانآییننامهای که سازمان بینالمللی دریانوردی برای تأمین و ارتقای امنیت کشتیها و تسهیلات بندری تدوین کرده و لازمالاجراست اختـ . آییننامۀ باکوب ISPS code
عان عانلغتنامه دهخداعان عان . (اِ صوت ) حکایت صوت خر. عرعر. نهیق : بترنم هجای من خوانی سرد و ناخوش بود ترنم خرچو به عان عان رسی فرومانی ای مه عان عان خر نه عم عم خر [ کذا ]سوزنی .
هان و هین کردنلغتنامه دهخداهان و هین کردن . [ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آگاه کردن . تنبیه کردن . آگاهانیدن : هان و هینش کنم از حکمت زیرا خربازگردد ز ره کژ به هان و هین .ناصرخسرو.
ها-،ها ـ، اَ ـ، آـگویش تهرانیپیشوند فعل که به جای ب (زینت) به کار میرود:هاچین و واچین،هاچین و واچین یک پاتو ورچین، اشی مشی، هاشی مشی،هاجستم و واجستم ،هاده،هاگیر، هاشین، اشی
مهاچینلغتنامه دهخدامهاچین . [ م َ ] (اِخ ) ماچین . ننکیاس . چین بزرگ . چین اصلی . منزی : به پنجم ولایت چین و مهاچین است . (تاریخ بیهق ص 18). و اهل چین و مهاچین را صنایع و حِرَف عجیبه (است ). (تاریخ بیهق ). و رجوع به ماچین شود.