هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن عروةبن الفضفاض بن عمران الغُظیفی المرادی . یکی از اشراف کوفه است که ابتدا از خواص و ندیمان علی بن ابیطالب بود. وی کثیربن شهاب المدحجی والی خرا
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن فراس الاسلمی . صحابی است . مجزاءةبن زاهر از وی روایت کرده است . (الاصابة فی تمییز الصحابة).
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن مالک الهمدانی ، مکنی به ابومالک . صحابی است .ابن حبان گفته است که وی در یمن به خدمت پیغمبر رسیدو اسلام آورد. البخاری ذکر کرده است که وی در یمن
هانیلغتنامه دهخداهانی ٔ. [ ن ِءْ ] (ع ص ) نوکر. خادم . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن توبةبن سحیم بن مرة، معروف به الشویعر الحنفی . از شعرای اسلامی است . درباره ٔ ضحاک بن قیس گوید:اذا شمر الضحاک للحرب شبهاغلام غذتة للحروب ربائبه
حانیلغتنامه دهخداحانی . (اِخ ) شهریست به دیاربکر. در آنجا معدن آهن هست که به دیگر شهرها برند، ابوصالح عبدالصمدبن عبدالرحمان بن احمدبن عباس حنوی وابوالفرج احمدبن ابراهیم مرجی حنو
حانیلغتنامه دهخداحانی . (ع ص نسبی ) منسوب به حانوت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). صاحب حانوت . (اقرب الموارد). || منسوب به شهر حانی ، و حنوی برخلاف قیاس است . (منتهی الارب ).
هانی گرملهلغتنامه دهخداهانی گرمله . [ گ َ م َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج . واقع در 66هزارگزی شمال باختر پاوه و 18 هزارگزی شمال باختر نوسود و
هانیسلغتنامه دهخداهانیس . (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است . در 15 هزارگزی جنوب خاور سنندج و 6 هزارگزی جنوب شوسه ٔ سنندج به همدان واقع شده . ناحیه ای است ک
هانیباللغتنامه دهخداهانیبال . (اِخ ) سردار و فرمانروای معروف کارتاژ پسر هامیلکار بارکا سردار کارتاژی در 247 ق . م . متولد شد، پدرش وی را با کینه ٔ رم پرورش داد. مشهور است در سن 9سا
هانی گرملهلغتنامه دهخداهانی گرمله . [ گ َ م َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج . واقع در 66هزارگزی شمال باختر پاوه و 18 هزارگزی شمال باختر نوسود و