هاناواژهنامه آزادامید،بینایی،خواهش،زنهار،داد خواهی مامن و پناهگاه هانا:نفس، پناه، نام دخترانه کُردی. نامی کردی به معنای پناه، نفس، فریاد.
هانعلغتنامه دهخداهانع. [ ن ِ ] (ع ص ) فروتن . (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، هُنَّع.
هانائولغتنامه دهخداهانائو. (اِخ ) نام شهری است در آلمان که بر ساحل راست نهر ماین در 14 میلی خاور خط آهن فرانکفورت و محل تقاطع خطوط فریدبورگ و ببرا و آشافْنبورگ واقع شده . جمعیت آن
هَاأَنتُمْفرهنگ واژگان قرآنگیرم شما - این شما - هان شما - همین شما - شما همان (در عبارت "هَاأَنتُمْ هَـٰؤُلاَءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي ﭐلْحَيَاةِ ﭐلدُّنْيَا"گیرم شما یا این شما معنی می
هاتانلغتنامه دهخداهاتان . [ ن ِ ] (ع ضمیر، اِ) به معنی این ، ولی درمؤنث استعمال می کنند. (ناظم الاطباء). این دو زن .