هالترفرهنگ انتشارات معین(تِ) [ فر. ] (اِ.) میله ای فولادی که به دو سر آن وزنه هایی نصب می کنند و ورزشکاران آن را از زمین بلند می کنند.
هالترفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمیلۀ سنگینی که ورزشکاران روی دست بلند میکنند و با کموزیاد کردن صفحههای دو سر آن وزنش تغییر میکند؛ وزنه.
هاترلغتنامه دهخداهاتر. [ ت ِ ] (ع ص ) کسی که پرده ٔ ناموس دیگری بدرد. (از اقرب الموارد). || آنکه از پیری بی خرد گردد. (از منتهی الارب ). ج ، هاترون ، و هَتَره . || هتر هاتر، مبا
هاترالغتنامه دهخداهاترا. (اِخ ) هتره . نام یونانی الحضر است . این شهر به مسافت سه روز راه از موصل کنونی واقع بود و قلعه ٔ محکمی داشت . نویسندگان قرون اسلامی از عظمت این شهر چیزها
هاسترلغتنامه دهخداهاستر. [ ] (اِخ ) از دیه های روستاق کوزدر واقع در قم بوده است . نام آن در تاریخ قم مؤلف به سال 378 هَ . ق . آمده . (تاریخ قم ص 141).