هارولغتنامه دهخداهارو. (یونانی ، ص ) شجاع و بهادر. || (اِخ ) نام معشوقه ٔ اندروس . (ناظم الاطباء). نام زن اندروس است و هارو جزیره ای داشت در میان دریا و شبها آتش افروختی تا اندر
هارولغتنامه دهخداهارو. [ رُ ] (اِخ ) نام شهری از اسپانیا از ایالت لوگرونو که ده هزار تن سکنه دارد. کرسی ناحیه ای است و تجارت مردم آن شراب است .
هارونلغتنامه دهخداهارون . (اِخ ) ابن موسی القروی . از رواة است . رجوع به الموشح تألیف مرزبانی ص 207 شود.
هارونلغتنامه دهخداهارون . (اِخ ) ابن سیاوش . از سرداران نصربن سیار حاکم خراسان بود. رجوع به تاریخ بخارای نرشخی ص 72 شود.