هارمونیلغتنامه دهخداهارمونی . [ م ُ ] (اِخ ) در افسانه های یونان نام دختر آره و آفرودیت است . وی با کادموس ازدواج کرد و از وی دارای یک پسر به نام پولیدر و چهار دختر به نامهای اُتون
هارمونیلغتنامه دهخداهارمونی . [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) آرمونی . درلغت بمعنای سازش و تناسب است و در اصطلاح موسیقی در فارسی هماهنگی را به جای آن به کار می برند و عبارت ازصداهای مختلفی
هارمونیکالغتنامه دهخداهارمونیکا. [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) هارمنیکا. اصطلاح مخصوص ابزار موسیقی است که صدا در آنها با لرزاندن گیلاس های شیشه ای (زنگهای شیشه ای ) به وجود می آید. اصل کلمه
هارمونیملغتنامه دهخداهارمونیم . [ م ُ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) هارمنیم .گونه ای ابزار بادی موسیقی است که دارای صفحه ٔ کلید است به عبارت دیگر آلت موسیقی بدون لوله ای است که نی آزاد یا لو