پردیس حیاتوحش،پارک حیاتوحشwildlife parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی که منطقهای است محصور و در آن حیوانات وحشی، بیرون از قفس، در محیطی شبیه به زیستگاه طبیعی خود، در آزادی نسبی زندگی میکنند
هاذرلغتنامه دهخداهاذر. [ذِ ] (ع ص ) یوم هاذر؛ روز سخت گرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شدیدالحّر. (اقرب الموارد).
هاذللغتنامه دهخداهاذل . [ ذِ ] (ع اِ) میانه ٔ شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وسطاللیل . (اقرب الموارد). || اول شب . || بقیه ٔ شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
هاذرلغتنامه دهخداهاذر. [ذِ ] (ع ص ) یوم هاذر؛ روز سخت گرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شدیدالحّر. (اقرب الموارد).
هاذللغتنامه دهخداهاذل . [ ذِ ] (ع اِ) میانه ٔ شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). وسطاللیل . (اقرب الموارد). || اول شب . || بقیه ٔ شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
هذهاذلغتنامه دهخداهذهاذ. [ هََ ] (ع ص ) برنده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هَذّاذ شود. قَرَب هذهاذ؛ قرب دور و دشوار یا قرب شتاب . (منتهی الارب ). رجوع به قرب شود.