ننباشتنلغتنامه دهخداننباشتن . [ نَم ْ ت َ ] (مص منفی ) نینباشتن . مقابل انباشتن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به انباشتن شود.
نوباشتنلغتنامه دهخدانوباشتن . [ ن َ / نُو ت َ ] (مص منفی ) نیوباشتن . نااوباشتن . مقابل اوباشتن . رجوع به اوباشتن شود.
protectionsدیکشنری انگلیسی به فارسیحفاظت، محافظت، حمایت، حفظ، حفاظ، حراست، نیکداشت، تامین نامه، سایه، حجر، سوگیری
جیدانةلغتنامه دهخداجیدانة. [ ج َ ن َ ] (ع ص ) زن نیکوگردن . (مهذب الاسماء). مؤنث اجید. زنی که گردنش دراز و نیکوباشد. ج ، جود، جید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
شلاهطلغتنامه دهخداشلاهط. [ ش َ هَِ ] (اِخ ) بحرالشلاهط. دریایی که جزیره ٔ مالاکا و سوماترا و جزایر آندامان و نیکبار در آن واقع است . (یادداشت مؤلف ) (از جغرافیای ابوالفداء ترجمه