نیم راستلغتنامه دهخدانیم راست . (اِ مرکب ) پرده ای است از موسیقی . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) : گفتی از آن قول که قوال راست گفته گهی راست گهی نیم ر
راست ناملغتنامه دهخداراست نام . (ص مرکب ) آنکه براستی شهره و نامی شده است .آنکه نام او براستی و درستی بر سر زبانهاست . آنکه نام او براستی مشهور و نامور گردیده است : زبان ترازو که شد
نیمگویش اصفهانی تکیه ای: nesf طاری: nesm / nim طامه ای: nim طرقی: nesm / nim کشه ای: nesm / nim نطنزی: nesf
نیم خیزلغتنامه دهخدانیم خیز. (نف مرکب ) نیم راست . درست راست نشده . (ناظم الاطباء). حالت بین نشسته و خاسته . که به عزم برخاستن از جایش حرکتی کرده است و کاملاً برنخاسته است . || سبز
نیم بالانلغتنامه دهخدانیم بالان . (اِ مرکب ) (اصطلاح جانورشناسی ) راسته ای از حشرات که دارای دگردیسی ناقص اند و قطعات دهانی آنها که مانند ناودانی شده اند به یکدیگر متصل و خرطومی را م
ساسفرهنگ انتشارات معین(اِ.) حشره ای از راستة نیم بالان ، بزرگتر از کک که لای درز تشک و متکا و شکاف اشیاء چوبی مخفی می شود و شب خارج شده و به انسان نیش می زند.