نیروی گرانیforce of gravity, gravity force, gravity vector 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموع نیروی گرانشی و نیروی مرکزگریز وارد بر واحد جرم بر روی زمین
نیرویلغتنامه دهخدانیروی . (اِ) نیرو. رجوع به نیرو شود : دانای یونان ... یاد کرد نیروی و کارکرد و کارپذیری . (از مصنفات بابا افضل ج 6 ص 390) (فرهنگ فارسی معین ).
گرانیسنج ناپایدارنماastatized gravimeter, unstable gravimeter, labilized gravimeter, astatic gravimeter, pseudoastatized gravimeterواژههای مصوب فرهنگستانگرانیسنجی که در آن نیروی گرانی با نیروی بازدارنده، نزدیک به حالت تعادل ناپایدار است
معادلۀ آبایستاییhydrostatic equationواژههای مصوب فرهنگستانمعادلهای که بنا بر آن مؤلفۀ قائم نیروی فشار برابر با نیروی گرانی است
بتن خودمتراکمself-consolidation concrete, self-compacting concreteواژههای مصوب فرهنگستانبتن تازهای که در داخل قالب، براثر نیروی گرانی و بدون اعمال لرزش، دور میلگردها جریان مییابد و متراکم میشود
سایش 1abrasionواژههای مصوب فرهنگستانفرسودگی یا خرد و متلاشی شدن سطح سنگها براثر مالش و انتقال ذرات جامد آنها توسط باد، یخ، موج، آب جاری یا نیروی گرانی به محل دیگر