نگهداری چوبwood preservationواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از فنّاوری برای پیشگیری از تخریب چوب بهوسیلۀ اندامگانهای زنده و حریق
نگهداریفرهنگ مترادف و متضاد۱. حفاظت، حفظ، صیانت ۲. پاسداری، حراست، محارست، محافظت، وقایت ۳. توجه، مراقبت، مواظبت ۴. بازداری، ضبط، کف ۵. پرستاری، سرپرستی
نگهداریدیکشنری فارسی به انگلیسیcare, custody, keeping, maintenance, preservation, reservation, retention, support, sustenance, ward
نگهداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی گهداری، حفظ، حفظ اموال، مواظبت، مراقبت، انبارداری احتکار، انباشت، افزایش سرمایه گروکشی، تصرف ◄ مالکیت نگهداری ماشینآلات، سرویس، تعمیرونگهدا
انبارگاه مرکزیconcentration yardواژههای مصوب فرهنگستانمحل نگهداری چوب کاغذ برای بارگیری مجدد و انتقال به کارخانۀ کاغذسازی
چهکرهلغتنامه دهخداچهکره . [ ] (اِ) شاید انبار و جای نگهداری چوب و چیزهای دیگر باشد : چهکره هائی که مملو از بان بود از رسیدن شرار اخگر بیکبار آتش گرفته ... زیاده بر هزار نفر... را