نگهداری مواد غذاییfood preservationواژههای مصوب فرهنگستانحفظ مواد غذایی در برابر فساد با استفاده از روشهای حرارتی و سرمایی و شیمیایی و پرتوی و غیره
نگهداریفرهنگ مترادف و متضاد۱. حفاظت، حفظ، صیانت ۲. پاسداری، حراست، محارست، محافظت، وقایت ۳. توجه، مراقبت، مواظبت ۴. بازداری، ضبط، کف ۵. پرستاری، سرپرستی
نگهداریدیکشنری فارسی به انگلیسیcare, custody, keeping, maintenance, preservation, reservation, retention, support, sustenance, ward
نگهداریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی گهداری، حفظ، حفظ اموال، مواظبت، مراقبت، انبارداری احتکار، انباشت، افزایش سرمایه گروکشی، تصرف ◄ مالکیت نگهداری ماشینآلات، سرویس، تعمیرونگهدا
انبارش کمفشارhypobaric storageواژههای مصوب فرهنگستاننگهداری مواد غذایی در فشار و دمای پایین و رطوبت بالا تحت واپایش دقیق و تهویۀ هوا
ترشی انداختنpickling 1واژههای مصوب فرهنگستاننگهداری مواد غذایی در سرکه و آبنمک که معمولاً حاوی ادویه است
انبارش یخچالیrefrigerated storageواژههای مصوب فرهنگستاننگهداری مواد، بهویژه مواد غذایی در دمایی کمتر از دمای محیط برای افزایش ماندگاری تا چندروز