نیرنجلغتنامه دهخدانیرنج . [ رَ / ن َ رَ ] (معرب ، اِ) معرب نیرنگ است . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). افسونی مانند سحر. (منتهی الارب ). مکر. حیله .سحر. افسون . (رشیدی ) (برهان قاطع) (آنندراج ). طلسم .جادوئی . (از برهان ) رجوع به نیرنگ شود :</s
چنارنازلغتنامه دهخداچنارناز. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده که در 60 هزارگزی جنوب خاور سوریان واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 215 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات . محصولش غلات ، حبوبات