نگداختنلغتنامه دهخدانگداختن . [ ن َ گ ُ ت َ / ن َ ت َ ] (مص منفی ) مقابل گداختن . رجوع به گداختن شود.
نگداختنیلغتنامه دهخدانگداختنی . [ ن َ گ ُ ت َ / ن َ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل گداختن نیست . که ذوب شدنی نیست . مقابل گداختنی .
ناگداختنیلغتنامه دهخداناگداختنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) نگداختنی . غیرقابل گداختن . ذوب ناشدنی . مقابل گداختنی .
نگداختهلغتنامه دهخدانگداخته . [ ن َ گ ُ ت َ / ت ِ /ن َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) ناگداخته . مقابل گداخته .
ننداختنلغتنامه دهخداننداختن . [ ن َ ت َ ] (مص منفی ) نینداختن . مقابل انداختن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به انداختن شود.
نگداختنیلغتنامه دهخدانگداختنی . [ ن َ گ ُ ت َ / ن َ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل گداختن نیست . که ذوب شدنی نیست . مقابل گداختنی .
ناگداختنیلغتنامه دهخداناگداختنی . [ گ ُ ت َ ] (ص لیاقت ) نگداختنی . غیرقابل گداختن . ذوب ناشدنی . مقابل گداختنی .
نگداختهلغتنامه دهخدانگداخته . [ ن َ گ ُ ت َ / ت ِ /ن َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) ناگداخته . مقابل گداخته .
ننداختنلغتنامه دهخداننداختن . [ ن َ ت َ ] (مص منفی ) نینداختن . مقابل انداختن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به انداختن شود.