نژغارلغتنامه دهخدانژغار. [ ن َ ] (اِ) بانگ . نعره . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اوبهی ) (شعوری ). فریاد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صدای بلند. (شعوری ).
ناغارتیدنیلغتنامه دهخداناغارتیدنی . [ رَ دَ ] (ص لیاقت ) که غارتیدنی نیست . که نتوان غارتش کرد. غیرقابل چپاول .
ناغارتیدنیلغتنامه دهخداناغارتیدنی . [ رَ دَ ] (ص لیاقت ) که غارتیدنی نیست . که نتوان غارتش کرد. غیرقابل چپاول .