نچلغتنامه دهخدانچ . [ ن ُ / ن ُچ چ ] (اِ صوت ) نه ! (آنندراج از گل کشتی ). در تداول کودکان ، بیشتر به مزاح ، نه ! لا! (یادداشت مؤلف ).
نچفرهنگ انتشارات معین(نُ) (اِصت .) (عا.) 1 - آوایی که به علامت عدم قبول یا تأسف از کاری از دهان برآورند. 2 - نه ، خیر.
نُچگویش گنابادی در گویش گنابادی افسوس ، اَه ، خیر ، نخیر ، نه، واژه ای که در هنگام واکنش به چیزی یا کاری که انتظارش را نمیکشیم ادا میشود.
نچ نچ کردنلغتنامه دهخدانچ نچ کردن . [ ن ُ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ،تأسف خوردن بر کاری که دیگری کرده است و تأیید نکردن آن . || مِن مِن کردن . خرده گیری کردن .
نچ نچلغتنامه دهخدانچ نچ . [ ن ُ ن ُ ] (اِ صوت ) صدائی که به علامت تأسف از کار ناخوشایند یا غیرمنتظری که دیگری کرده است از دهان برآرند، یا هنگامی که بخواهند از تأیید کار و سخن ک