نولیهلغتنامه دهخدانولیه . [ لی ی َ ] (اِخ ) نام فرقه ای از فرق میان عیسی و محمد صلوات اﷲ علیهما. (ابن الندیم ) (یادداشت مؤلف ).
نُوَلِّهِفرهنگ واژگان قرآنپیش رویش قرار می دهیم ("نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاريم)
نولةلغتنامه دهخدانولة.[ ل َ ] (ع اِ) دهش . عطیه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انعام . (ناظم الاطباء).
نحلیةلغتنامه دهخدانحلیة. [ ن َ لی ی َ ] (اِخ ) اصحاب حسن بن علی نحلی که امامت را فقط در اولاد امام حسن مجتبی میدانستند و در افریقای شمالی و مرکزی میزیسته اند. (از ریحانة الادب ج
نحلیةلغتنامه دهخدانحلیة. [ ن َ لی ی َ ] (اِخ ) سنه ٔ نحلیة، نام سال دوازدهم است از نزول قرآن به مکه . در این سال سوره ٔ نحل ، حِجْر، ابراهیم ، رعد و یوسف نازل شد. (یادداشت مؤلف
نُوَلِّهِفرهنگ واژگان قرآنپیش رویش قرار می دهیم ("نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاريم)