26 فرهنگ

8442 مدخل


نوشته

navašte

۱. پیچیده‌شده: ◻︎ نَوَشته به دستار چیزی که برد / چنان هم که بستد به بیژن سپرد (فردوسی: ۳/۳۷۵).
۲. درنوردیده‌شده؛ طی‌شده.

اثر، خط، دستخط، رقعه، رقیمه، عریضه، کاغذ، کتیبه، مراسله، مرقوم، مرقومه، مسطور، مکتوب، مندرج، منشور، نامه، نبشته ≠ گفته

dictum, down, logue _, writing, record, transcript