نوزدهملغتنامه دهخدانوزدهم . [ دَ هَُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) عدد ترتیبی برای نوزده . (فرهنگ فارسی معین ). چیزی که در مرتبه ٔ نوزده واقع شده باشد. (ناظم الاطباء).
نوزدهمینلغتنامه دهخدانوزدهمین . [ دَ هَُ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) عدد ترتیبی برای نوزده . در مرحله ٔ نوزدهم . (فرهنگ فارسی معین ).
صلح بریتانیاییpax-Britannicaواژههای مصوب فرهنگستانصلحی که بریتانیا با تکیه بر قدرت خود در قرن نوزدهم بر سایر دولتها تحمیل کرد
نوزدهمینلغتنامه دهخدانوزدهمین . [ دَ هَُ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) عدد ترتیبی برای نوزده . در مرحله ٔ نوزدهم . (فرهنگ فارسی معین ).