نوروز صبالغتنامه دهخدانوروز صبا. [ ن َ / نُو زِ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نغمه ای است که در همایون و راست پنجگاه نواخته می شود. (فرهنگ فارسی معین ). شعبه ای است از مقام بوسُلیک ،
نوروزآباد میربیگلغتنامه دهخدانوروزآباد میربیگ . [ ن َدِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، در 24 هزارگزی مغرب نوروزآباد و 13 هزارگزی مغرب جاده ٔ خرم آباد به
نوروزآبادلغتنامه دهخدانوروزآباد. [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 357 شود.
نوروزآبادلغتنامه دهخدانوروزآباد. [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ص 426 شود.
نوروزآبادلغتنامه دهخدانوروزآباد. [ ن َ ] (اِخ ) ده مرکزی دهستان نوروزآباد بخش سرخس شهرستان مشهد، در 30 هزارگزی جنوب شرقی سرخس به جنت آباد واقع است . آبش از قنات و رودخانه ، محصولش غل
نوروزآبادلغتنامه دهخدانوروزآباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، در 22 هزارگزی جنوب شرقی کوزران و یک هزارگزی جنوب راه کوزران به کرمانشاه در دشت سردسیر واقع
نوروزفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. بزرگترین جشن ملی ایرانیان که از روز اول فروردین آغاز میشود؛ نوروز سلطانی.۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاه همایون. نوروز بیاتی: (موسیقی) [قدیمی] از شعبههای بی
صبافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. بادی که از سمت مشرق میوزد؛ باد برین: ◻︎ بر این خاک چندان صبا بگذرد / که هر ذره از ما به جایی برد (سعدی۱: ۱۸۸)، ◻︎ آن حلهای که ابر مر او را همیتنید / باد ص
محسنیلغتنامه دهخدامحسنی . [ م ُ س ِ ] (اِ) گوشه ای است از شعبه ٔ نوروز صبا. (تعلیقات بهجت الروح ص 121).
چل صبحلغتنامه دهخداچل صبح . [ چ ِ ص ُ ] (اِ مرکب ) یعنی آن چهل صباح که در آن تخمیر طینت آدم شده . (آنندراج ). آن چهل صبح که در تخمیر خمیر طینت آدم گذشت . (شرفنامه ٔ منیری ). چهل ص
بوی داشتنلغتنامه دهخدابوی داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دارای بوی بودن . بوی متصاعد کردن : باغ بنفشه و سمن بوی ندارد ای صباغالیه ای بسای از آن طره ٔ مشکبوی او. سعدی .فصل نوروز که بوی گل