نورماللغتنامه دهخدانورمال . [ نُرْ ] (فرانسوی ، ص ) به هنجار. (لغات فرهنگستان ). نُرمال . طبیعی . رجوع به نرمال شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن داودبن سلیمان جوهری مصری ، ملقب به نورالدین . رجوع به علی جوهری شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن سلطان محمد هروی ، معروف به قاری و ملقب به نورالدین . رجوع به علی قاری شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن محمدبن احمد، ملقب به نورالدین و مشهور به ابن صباغ . رجوع به علی بن محمد و نیز رجوع به ابن صباغ شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن احمد ازرق ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نورالدین . رجوع به علی ازرق شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن داودبن سلیمان جوهری مصری ، ملقب به نورالدین . رجوع به علی جوهری شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن سلطان محمد هروی ، معروف به قاری و ملقب به نورالدین . رجوع به علی قاری شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن محمدبن احمد، ملقب به نورالدین و مشهور به ابن صباغ . رجوع به علی بن محمد و نیز رجوع به ابن صباغ شود.
نورالدینلغتنامه دهخدانورالدین . [ رُدْ دی ] (اِخ ) علی بن احمد ازرق ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نورالدین . رجوع به علی ازرق شود.