نوربخشلغتنامه دهخدانوربخش . [ ب َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ (سید...) موسوی خراسانی ، ملقب و مشهور و متخلص به نوربخش . از اکابر عرفای قرن نهم هجری است و سلسله ٔ نوربخشیه از فِرَق صوفیه
نوربخشلغتنامه دهخدانوربخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) روشنی دهنده . روشنی بخشاینده . (ناظم الاطباء) : مدبر همه خلق است و کردگار جهان ضیادهنده ٔ شمس است و نوربخش قمر. فرخی .چون کف تو رازق
نوربخشیلغتنامه دهخدانوربخشی . [ ب َ ](اِخ ) (امیر...) از شاعران قرن دهم هجری است و به روایت سام میرزا دیوان غزلی تمام کرده است . او راست :سگت در پاسبانی شب ندارد آنچه من دارم که سگ
نوربخشلغتنامه دهخدانوربخش . [ ب َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ (سید...) موسوی خراسانی ، ملقب و مشهور و متخلص به نوربخش . از اکابر عرفای قرن نهم هجری است و سلسله ٔ نوربخشیه از فِرَق صوفیه
نوربخشلغتنامه دهخدانوربخش . [ ب َ ] (نف مرکب ) روشنی دهنده . روشنی بخشاینده . (ناظم الاطباء) : مدبر همه خلق است و کردگار جهان ضیادهنده ٔ شمس است و نوربخش قمر. فرخی .چون کف تو رازق
نوربخشیلغتنامه دهخدانوربخشی . [ ب َ ](اِخ ) (امیر...) از شاعران قرن دهم هجری است و به روایت سام میرزا دیوان غزلی تمام کرده است . او راست :سگت در پاسبانی شب ندارد آنچه من دارم که سگ