نوردوزلغتنامه دهخدانوردوز. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دیزمار غربی از بخش ورزقان شهرستان اهر. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 532 شود.
نوپردازلغتنامه دهخدانوپرداز. [ ن َ / نُو پ َ ] (نف مرکب ) نوپردازنده . آنکه چیزی نو آرد. || شاعری که به سبک نو شعر گوید. (فرهنگ فارسی معین ). از ترکیبات مستحدث است .