26 فرهنگ

2782 مدخل


نوجوان

no[w]javān

کسی که تازه به سن جوانی رسیده؛ تازه‌جوان.

برنا، جوان، شاب، طفل، کودک، نوبالغ، نوخاسته، نورسته ≠ پیر

adolescent, juvenile, lad, teenager, youngling, youngster, youth