نوارچسبلغتنامه دهخدانوارچسب . [ ن َ / ن ُ چ َ ] (اِ مرکب ) رشته ٔ باریکی از کاغذ به شکل نوار که بر روی جعبه یا بطری چسبانند. نوار کاغذی که بر روی بطری یا جعبه از طرف اداره ٔ دارائی
نوارچسبفرهنگ انتشارات معین( ~. چَ) (اِمر.) ورقة باریک نوار - مانند که مطالبی روی آن چاپ کنند و بر سر بطری و جز آن می چسبانند؛ باندرل .
نوارچسبفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنواری نازک که یک طرف آن چسبناک است و برای بستهبندی، چسباندن، پوشاندن و جز آنها به کار میرود.
آزمون نوارچسب اسکاچscotch tape testواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای ارزیابی چسبندگی لاک یا پوشرنگ یا برچسب چاپی روی سطح پلاستیک
چسب نواریgaffer tape, camera tapeواژههای مصوب فرهنگستاننوارچسب پنجسانتیمتری مشکی آلومینیمی که برای کاربردهای گوناگون، ازجمله در صحنهآرایی و نصب چراغ، مورد استفاده قرار میگیرد
باندرلفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. نوار دراز و باریک که به دور دستههای اسکناس میپیچند.۲. کاغذ باریک چاپشده که به سر شیشه یا چیز دیگر میچسبانند و نشانۀ نو بودن و کیفیت کالاست.۳. نوارچسب.
گیرۀ فیلمclip 4واژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ کوچک پلاستیکی یا فلزی که برای اتصال ابتدا و انتهای دو حلقۀ فیلم، بدون استفاده از برش یا نوارچسب، به کار میرود
tapeدیکشنری انگلیسی به فارسینوار، روبان، نوار چسب، نوار ضبط صوت، نوار ضبط صوت و امثال ان، ضبط کردن، بانوار یا قیطان بستن، نوار زدن، با نوار بستن