نواجذلغتنامه دهخدانواجذ. [ ن َ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ ناجذ. دندانهای سپسین . اضراس حلم . دندانهای عقل . رجوع به ناجذ شود.
ناجذلغتنامه دهخداناجذ. [ ج ِ ] (ع اِ) دندان خِرَد. (دهار) (مهذب الاسماء). دندان سپسین . (ناظم الاطباء). دندان سپسین همه . دندان عقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دندان عقل . ج ،
اظرابلغتنامه دهخدااظراب . [ اَ ] (ع اِ) چهار دندان است در پشت نواجذ. وبقولی بیخ دندانها است . (از اقرب الموارد). بیخ دندانها یا چهار دندان پشت نواجذ. (از متن اللغة). چهار دندان پ
اضراسلغتنامه دهخدااضراس . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ضِرْس . (منتهی الارب ) (دهار) (ناظم الاطباء) (معجم البلدان ). ج ِ ضِرْس ، بمعنی دندان . (آنندراج ). || ومشهور این است که اضراس بجز ربا
ضحکلغتنامه دهخداضحک .[ ض ِ ] (ع اِ) خنده . خنده ٔ به آواز. (غیاث ). || بانگ کپی . (مهذب الاسماء). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: ضحک بکسر ضاد و بفتح آن نیز آمده و بسکون حاء مه
ناجذلغتنامه دهخداناجذ. [ ج ِ ] (ع اِ) دندان خِرَد. (دهار) (مهذب الاسماء). دندان سپسین . (ناظم الاطباء). دندان سپسین همه . دندان عقل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دندان عقل . ج ،
نجذلغتنامه دهخدانجذ. [ ن َ ] (ع اِ) سخن سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلام شدید. (معجم متن اللغة). || (مص ) سخت گزیدن به دندانهای سپسین . (منتهی الارب ) (آنند