نهشتۀ تک‌چرخه‌ایcyclothemواژه‌های مصوب فرهنگستانمجموعهای از لایه‌ها که در یک چرخۀ رسوبی نهشته شده‌اند
نهشتۀ تک‌چرخه‌ای آرمانیideal cyclothemواژه‌های مصوب فرهنگستانتوالی بهینۀ نهشته‌ها در طی یک چرخۀ رسوبی کامل
نهشت ترwet depositionواژه‌های مصوب فرهنگستانزدوده شدن گازها یا ذرات جوّ ازطریق قرار گرفتن آنها در هواآب‌ها و رسیدن با بارش به سطح زمین
چرخۀ رسوب‌گذاریcycle of sedimentation, sedimentary cycleواژه‌های مصوب فرهنگستانتوالی فرایندها و شرایط مرتبط با هم که در تشکیل یک نهشتۀ رسوبی تکرار می‌شود
شیب‌خطtip lineواژه‌های مصوب فرهنگستانسطح تماس دو نهشتۀ متوالی در یک چال یا گودال که شکل و زاویه و تعداد آنها نوع فعالیت‌های صورت‌گرفته در زمان‌های متفاوت را تااندازه‌‌ای روشن می‌سازد
دشتلغتنامه دهخدادشت . [ دَ ] (اِ) صحرا و بیابان . معرب آن دست باشد. (از برهان ). زمین بیابان . (شرفنامه ٔ منیری ). صحرا و بیابان و هامون و زمین هموار و وسیع وبی آب . (ناظم الاط
نسخهفرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده۱. (پزشکی) صورتی از دارو که پزشک برای بیمار می‌نویسد تا از داروخانه بگیرد.۲. نوشته‌ای که از روی نوشتۀ دیگر تهیه شود.۳. نوشته.