نحسانلغتنامه دهخدانحسان . [ ن َ ] (اِخ ) به صیغه ٔ تثنیه ، ستاره ٔ زحل و مریخ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسما) (از دهار). نحس اصغر و نحس اکبر. رجوع به نحسین شود.
نهسلغتنامه دهخدانهس . [ ن ُ هََ ] (ع اِ) مرغی است که گنجشک را شکار کند. (منتهی الارب ). پرنده ای است شبیه صرد، جز اینکه ملمع نیست . دُمش را تکان می دهد و گنجشکان را شکار می کند