نهانگاهلغتنامه دهخدانهانگاه . [ ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب ) نهانجای .شرم مرد و زن . جای شرم . بتر جای . عورت . (یادداشت مؤلف ). || نهفت . نهفتگاه . جای نهان . (یادداشت مؤلف ). جائی که
نانگاهداشتنیلغتنامه دهخدانانگاهداشتنی .[ ن ِ ت َ ] (ص لیاقت ) که قابل حفظ و حراست و نگهداری نیست . مقابل نگاهداشتنی . رجوع به نگاهداشتنی شود.