نهالستان صحراییfield nurseryواژههای مصوب فرهنگستاننهالستانی موقتی که در داخل یا مجاور محل جنگلکاری احداث میشود
نهالستانلغتنامه دهخدانهالستان . [ ن ِ / ن َ ل ِ ] (اِ مرکب ) زمین که در آن نهال کارند برای نقل به جاهای دیگر. قلمستان .
نهالستانلغتنامه دهخدانهالستان . [ ن ِ / ن َ ل ِ ] (اِ مرکب ) زمین که در آن نهال کارند برای نقل به جاهای دیگر. قلمستان .
ریشهپیراییwrenchingواژههای مصوب فرهنگستانقطع بخشی از ریشههای نونهال در عمق مشخص برای افزایش رشد ریشههای افشان در نهالستان
بازکاشتلغتنامه دهخدابازکاشت . (مص مرکب مرخم ) دوباره کاشتن . عمل جابجا کردن نهال را در نهالستان بازکاشت گویند و محلی که نهالهای جابجا شده را در آن میکارند بستر بازکاشت مینامند. رجو