نهاللغتنامه دهخدانهال . [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناهل . رجوع به ناهل شود. || ج ِ ناهلة. رجوع به ناهلة شود.
نهال پرورلغتنامه دهخدانهال پرور. [ ن ِ / ن َ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) که نهال و درختچه ٔ نونشانده را پرورش دهد و مراقبت کند. || زمینی که نهال در آن بزودی رشد کند : خاک صفاهان نهال پرور
نهال دانلغتنامه دهخدانهال دان . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فریمان بخش داورزن شهرستان سبزوار. در 6هزارگزی غرب جاده ٔ داورزن به کهنه ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوایی واقع است و