نمک سودلغتنامه دهخدانمک سود. [ ن َ م َ ] (ن مف مرکب ) هرچیزی را گویند که بر آن نمک پاشیده باشند عموماً. (برهان قاطع) (آنندراج ). نمک سوده . || گوشت قدید و کباب گوشت قدید را گویند خ
نمک سودفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهویژگی گوشت یا چیز دیگر که آن را در نمک خوابانده و با نمک پرورده باشند.
نمک سودنلغتنامه دهخدانمک سودن . [ ن َ م َ دَ ] (مص مرکب ) نمک سابیدن . || نمک پاشیدن . نمک ریختن : در چشم اعتبار نمک سودن است و بس در شوره زار علم اگر هست حاصلی .صائب (از آنندراج ).
نیک سودالغتنامه دهخدانیک سودا. [ س َ ] (ص مرکب ) خوش معامله : متاع هوش به بازار گرم گل برسان در انتظار نشسته ست نیک سودائی . رضی دانشی (از آنندراج ).- امثال :نیک سودا شریک مال مردم
نمک سودنلغتنامه دهخدانمک سودن . [ ن َ م َ دَ ] (مص مرکب ) نمک سابیدن . || نمک پاشیدن . نمک ریختن : در چشم اعتبار نمک سودن است و بس در شوره زار علم اگر هست حاصلی .صائب (از آنندراج ).