نمونۀ پدیدآورauthor's proof, APواژههای مصوب فرهنگستاننسخۀ غلطگیری و نمونهخوانی شدهای که برای تأیید نهایی پدیدآور به نزد او فرستاده میشود
نشانۀ پدیدآورauthor mark, author numberواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی حرفی یا عددی یا هر دو برای تنظیم الفبایی منابع در یک شمارۀ واحد ردهبندی برحسب نام پدیدآور
نشانۀ پدیدآور کاترCutter author marksواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانۀ پدیدآور که چارلز امی کاتر در سال 1880 ابداع کرد متـ . شمارۀ کاترCutter number
نمونۀ کمالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کمال، اسوه، ابرمرد، انسانوالا شاهکار آفرینش سرمشق، الگو، مدل، استاندارد، الگوی نخستین، سرمشق شاهکار، کار خارقالعاده
نمونۀ اریبbiased sampleواژههای مصوب فرهنگستاننمونهای که از نوعی فرایند نمونهگیری به دست میآید و یک مؤلفۀ خطای سامانمند را القا میکند، در مقابل خطای تصادفی که اثر آن بهطور متوسط صفر میشود
نشانۀ پدیدآور کاترCutter author marksواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانۀ پدیدآور که چارلز امی کاتر در سال 1880 ابداع کرد متـ . شمارۀ کاترCutter number
نشانۀ کتابbook mark, book numberواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از نشانۀ بازیابی متشکل از نشانۀ پدیدآور و نشانۀ عنوان و شمارۀ جلد و شمارۀ نسخه و تاریخ
مبدعفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. کسی که چیزی را کشف و آشکار کند؛ کسی که چیز تازهای بیاورد یا کاری بکند که نمونه و سرمشق از دیگران نگرفته باشد؛ سازندۀ چیزی بیمثل و بینظیر.۲. (صفت) پدیدآ
نمودارفرهنگ مترادف و متضاد۱. جدول، دیاگرام، طرح، منحنی، نقشه، نمونه ۲. آشکار، پدیدار، پیدا، ظاهر، مشهود، نمایان، هویدا ۳. سند، شاهد، علامت، نماد، نماینده