نمونهگیر برخوردیimpactorواژههای مصوب فرهنگستانابزاری که ذرات معلق در هوا را ازطریق برخورد نمونهگیری میکند
نمونهگیر آبشاریcascade impactorواژههای مصوب فرهنگستانابزاری متشکل از یک دسته صفحات برخوردی (impingement plates) که پشتسرهم قرار گرفتهاند و بهترتیب ذرات درشت و ریز را از هم جدا میکنند
نمونهگیریsampling 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایند انتخاب نمونهای از یک جامعه بهمنظور استفاده از اطلاعات آن نمونه، برای برآورد کمیت مشخصی از جامعه
نمونهگیری پاسخگورهنماrespondent-driven sampling, RDSواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش نمونهگیری که در آن نمونهگیری گلولهبرفی (snowball sample) را با یک مدل ریاضی که به نمونهها برای جبران عدم تصادفی بودن آنها وزن میدهد، ترکیب میکند
نمونهگیری پذیرشیacceptance samplingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طرح نمونهگیری که در آن ملاکهای مورد استفاده برای پذیرفتن یا رد کردن بستههایی از کالا را برحسب مطابقت یا عدم مطابقت آنها با استانداردهای پذیرفتهشده مشخص
نمونهگیری تخریبیdestructive samplingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نمونهگیری که در آن واحد نمونهگیری در حین اندازهگیری تخریب میشود
آمارۀ کمکیancillary statisticواژههای مصوب فرهنگستانآمارهای که توزیع نمونهگیری آن به پارامتر جامعه وابسته نیست
بهنجاری مجانبیasymptotic normalityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی توزیع نمونهگیری یک آماره که وقتی اندازۀ نمونه به بینهایت بگراید، توزیع حدی آن بهنجار باشد متـ . نرمال بودن مجانبی
نمونۀ اریبbiased sampleواژههای مصوب فرهنگستاننمونهای که از نوعی فرایند نمونهگیری به دست میآید و یک مؤلفۀ خطای سامانمند را القا میکند، در مقابل خطای تصادفی که اثر آن بهطور متوسط صفر میشود