نمایش تحویلناپذیرirreducible representationواژههای مصوب فرهنگستانبرای گروه متناهیG، به شرط مفروض بودن میدانی مانندF، نمایشی از آن گروه که در آنFGـ مدول متناظر با آن تحویلناپذیر است متـ . نمایش تحویلناپذیر گروه irreducible
نمایش تحویلناپذیر گروهirreducible representation of a groupواژههای مصوب فرهنگستان← نمایش تحویلناپذیر
نمایشدیکشنری فارسی به عربیاداء , استعراض , تسلية , تعرض , تقديم , تمثيل , شعلة ضويية , ظهور , عرض , مسرحية , مظاهرة , معرض , منظر
نمایشدیکشنری فارسی به انگلیسیdemonstration, display, drama, dramatization, effect, entertainment, exhibit, exhibition, exposure, heatre, impression, parade, play, presentation, presentment,
نمایش تحویلناپذیرirreducible representationواژههای مصوب فرهنگستانبرای گروه متناهیG، به شرط مفروض بودن میدانی مانندF، نمایشی از آن گروه که در آنFGـ مدول متناظر با آن تحویلناپذیر است متـ . نمایش تحویلناپذیر گروه irreducible
نمایش تحویلناپذیر گروهirreducible representation of a groupواژههای مصوب فرهنگستان← نمایش تحویلناپذیر
سرشت تحویلناپذیرirreducible characterواژههای مصوب فرهنگستانسرشت حاصل از یک نمایش تحویلناپذیر گروه متـ . سرشت تحویلناپذیر گروه irreducible character of a group
دامنۀ تجزیۀ یکتاunique factorization domain, UFDواژههای مصوب فرهنگستاندامنۀ صحیحی که در آن هر عضو ناصفر و نایکه نمایش یکتایی بهصورت حاصلضرب تعدادی متناهی عضو تحویلناپذیر، قطعنظر از ترتیب عوامل ضرب، داشته باشد
غریزةلغتنامه دهخداغریزة. [ غ َزَ ] (ع اِ) سرشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) . سرشت و طبیعت . (غیاث اللغات ). سرشت مردم . (دهار). طبیعت اعم از خیر و شر. ج ، غَرائِز. (اقرب الموارد)