نلکسلغتنامه دهخدانلکس . [ ن ِ ک َ ] (اِ) به معنی نالکس است که سر دیوار باشد و این لغت با لغت بالکس با بای ابجد ظاهراً تصحیف خوانی شده باشد. (برهان قاطع) (از آنندراج ). کنگره ٔ س
نَاکِسُواْفرهنگ واژگان قرآنسرازير کنندگان (از کلمه نکس به معناي سرازير کردن هر چيزي است .د راصل ناکسون بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گرديده است . وعبارت "نَاکِسُواْ رُؤُوسِهِمْ "يع
نُنَکِّسْهُفرهنگ واژگان قرآناو را وارونه می کنیم - واژگونش می کنیم (از مصدر تنکيس است که به معناي برگرداندن چيزي است به صورتي که بالايش پايين قرار گيرد و نيرويش مبدل به ضعف گردد ، و زيادتش
ناکسفرهنگ مترادف و متضادبخیل، بیغیرت، پست، پستفطرت، جبان، حقیر، ذلیل، رذل، سفله، فرومایه، لئیم، ناجوانمرد، ناقلا
بلکسلغتنامه دهخدابلکس . [ ب ِ ک ِ / ب ُ ک ُ ] (اِ) سر دیوار. (برهان ). کنگره ٔ دیوار. (ناظم الاطباء). بلکن . نلکس . و رجوع به بلکن شود.
نال کسلغتنامه دهخدانال کس . [ ک ِ ] (اِ) سر دیوار. (برهان قاطع) (آنندراج ). سردیوار و کنگره . (ناظم الاطباء). رجوع به نلکس شود.