لغتنامه دهخدا
نقب . [ ن َ] (ع اِ) سوراخ . (دهار) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). نغم . سوراخ عمیق بزرگ نافذ. (ناظم الاطباء). ثقب . (اقرب الموارد) (المنجد). راهی که در زیر زمین از جائی به جائی سازند. (ناظم الاطباء). سمج . آهون . (یادداشت مؤلف ). راهی که پنهان ازچشم