نقطۀ سهگانهtriple pointواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی، علوم جَوّ، فیزیک] فشار و دمایی که در آن هر سه حالت جامد و مایع و گاز مادهای معین با یکدیگر در تعادل باشد [علوم جَوّ] نقطۀ همرسی که در آن جبهۀ گرم و ج
نقطۀ وسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، وسط، بین، میان، نیمهشب، نیمروز، ظهر نیمۀ راه، راهِ میانه عمود منصف
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند
نقطۀ انجمادfreezing pointواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل میشود
نقطۀ انشعابline tap, tee point, tapواژههای مصوب فرهنگستاننقطهای بر روی خط برق که دستکم به سه پایانه متصل است
نقطۀ اشتعالflash point/ flashpoint , FPواژههای مصوب فرهنگستانپایینترین دمایی که در آن بخار قابلاشتعال با هوا به قدر کافی ایجاد شود
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند