نقطۀ انجمادfreezing pointواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که در آن مایع به جامد یا جامد به مایع تبدیل میشود
نزول نقطۀ انجمادfreezing point depressionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش نقطۀ انجماد محلول در مقایسه با نقطۀ انجماد حلاّل خالص در نتیجۀ تأثیر تعداد ذرات مادۀ حلشده
نقطۀ وسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ، وسط، بین، میان، نیمهشب، نیمروز، ظهر نیمۀ راه، راهِ میانه عمود منصف
نقطۀ آغازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، نقطۀ شروع، استارت، شروع، شروع مسابقه، شروع بازی، نقطۀ عزیمت، خروج اوایل، نخستین وهله، آغاز کار، سرآغاز رجعت آستانه، دهانه، ورودی▼ مرز، حدّ آغازکنند
نزول نقطۀ انجمادfreezing point depressionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش نقطۀ انجماد محلول در مقایسه با نقطۀ انجماد حلاّل خالص در نتیجۀ تأثیر تعداد ذرات مادۀ حلشده
فارنهایتفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهواحد درجۀ حرارت که در آن نقطۀ انجماد آب ۳۲ و نقطۀ جوش آب ۲۱۲ درجه است. Δ برگرفته از نام دانیل گابریل فارنهایت، (۱۶۸۶ـ۱۷۳۶ میلادی) فیزیکدان آلمانی.
ثابت زمسنجیcryoscopic constantواژههای مصوب فرهنگستانثابت معادلهای که نشاندهندۀ میزان نزول نقطۀ انجماد براثر حلکردن یک مول مادۀ محلول در یک لیتر حلاّل است
یخبندان 2frostواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی که در آن دمای سطح زمین و اشیای روی آن به زیر نقطۀ انجماد میرسد