25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
طراحی
projectional
برنامهریزی
سازمان دادن
نقشهکشی
طراحی کردن
بیشتر بدانید
gelatines
Albizia lebbeck
در حالیکه
اندودکاری شعلهای
رنج بردن
خوشایند (بویایی)
نقشهریزی
مترادف
۱. طرحریزی، نقشهکشی
۲. برنامهریزی
جستوجوی دقیق
نقشهریزی
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. طرحریزی، نقشهکشی ۲. برنامهریزی
جستوجوی متن
برنامهریزی
فرهنگ مترادف و متضاد
طرحریزی، نقشهریزی
طرحریزی
فرهنگ مترادف و متضاد
پیریزی، طراحی، نقشهریزی