نعیتلغتنامه دهخدانعیت . [ ن َ ] (ع ص )اسب نیکو پیشی گیرنده . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء). اسب عتیق سباق که زبانها او را نعت ومدح کنند. (از اقرب الموارد). نعیتة.
نعیتلغتنامه دهخدانعیت . [ ن َ ] (اِخ ) ابن عمروبن مرة الیشکری ، از شعرای قرن اول هجری قمری است و تا سال 79 هَ . ق . در حیات بوده است . (از الاعلام زرکلی ج 9 ص 13). رجوع به المؤ
نعاتلغتنامه دهخدانعات . [ ن ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناعی .(یادداشت مؤلف ). نعاة. رجوع به ناعی و نعاة شود.
نایتللغتنامه دهخدانایتل . [ ت ِ] (اِخ ) ژان . نویسنده ٔ سویسی است . در هندوستان به سال 1891 م . به دنیا آمد وقسمت اعظم عمر خود را در مصر و انگلستان گذرانید.
نبیتلغتنامه دهخدانبیت . [ ن َ ] (ع ص ) از اتباع خبیت است . گویند: شی ٔ خبیت نبیت ؛ یعنی خسیس حقیر. (از اقرب الموارد). خبیت نبیت ؛ مرد فرومایه ٔ حقیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطبا
نعتةلغتنامه دهخدانعتة. [ ن َ ت َ ] (ع ص ) اسب نیکوپیشی گیرنده اسبان را. (منتهی الارب ). نعیت . نعیتة. (متن اللغة). تأنیث نعت است . رجوع به نَعت شود.