نظام سرعتافزاییacceleration regimeواژههای مصوب فرهنگستاننظام افزایش سرعت سامانۀ حملونقل عمومی که خروج وسیلۀ نقلیه از ایستگاه و توقف و افزایش سرعت آن را تا رسیدن به حداکثر سرعت مطلوب فراهم میکند
نظامدیکشنری عربی به فارسیفرمان , امر , حکم , مشيت , تقدير , ايين , پيوند نامه , مقاوله نامه , موافقت مقدماتي , پيش نويس سند , اداب ورسوم , تشريفات , مقاوله نامه نوشتن , سيستم , دستگاه ,
نظامفرهنگ مترادف و متضاد۱. انتظام، انضباط، دیسیپلین ۲. آراستگی، ترتیب، روش، سامان، نظم ۳. ارتش، سربازی ۴. رژیم