نظام الدینلغتنامه دهخدانظام الدین .[ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن حسین قرشی . رجوع به نظام الدین ساوجی و رجوع به ریحانة الادب ج 4 ص 314 شود.
نظام الدینلغتنامه دهخدانظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) (مولانا) عبدالرحیم خوافی ، معروف به پیر تسلیم . از مشایخ قرن هشتم هرات و مورد احترام ملک معزالدین حسین است ، چون بر کفر ترک
نظام الدینلغتنامه دهخدانظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) عبدالحی طبیب ، از اطبای قرن دهم است «در مبادی احوال به علاج مرضای دارالشفاء امیر هدایت انتما [ امیرعلیشیر ] مشغول بود، چون
نظام الدینلغتنامه دهخدانظام الدین . [ ن ِ م ُدْ دی ] (اِخ ) مرتضی (شیخ ...)بن شیخ حسن شیخ الاسلام مقیم رشت از علمای قرن اخیر است و در 60سالگی به سال 1336 هَ . ق . درگذشت او راست : ارش
نظام الدینلغتنامه دهخدانظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) احمد جغتائی متخلص به سهیلی و ملقب به نظام الدین و موصوف به امیر اعظم از امیران و شاعران قرن نهم و اوایل قرن دهم و
نظام الدین سهیلیلغتنامه دهخدانظام الدین سهیلی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ س ُ هََ ] (اِخ ) احمد (شیخ ). رجوع به نظام الدین احمد و نیز رجوع به فرهنگ آنندراج ذیل نظام الدین شود.
نظام الدین استرابادیلغتنامه دهخدانظام الدین استرابادی . [ ن ِ مُدْدی ن ِ اِ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به نظام استرابادی شود.
نظام الدین اشرفیلغتنامه دهخدانظام الدین اشرفی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِاَ رَ ] (اِخ ) عبدالحی . رجوع به نظام الدین عبدالحی بن عبدالوهاب و نیز رجوع به روضات الجنات ص 351 شود.
نظام الدین اشرقیلغتنامه دهخدانظام الدین اشرقی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ اَ رَ ] (اِخ ) عبدالحی . رجوع به نظام الدین عبدالحی بن عبدالوهاب و نیز رجوع به الذریعه الی تصانیف الشیعه ج 4 ص 81 و ریحانة
نظام الدین اصفهانیلغتنامه دهخدانظام الدین اصفهانی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ اِ ف َ ] (اِخ ) (قاضی ...) از شعرای عهد اباقاخان است خواجه شمس الدین صاحبدیوان را مدح گفته به پارسی و عربی اشعار دارد. او
نظام الدین سهیلیلغتنامه دهخدانظام الدین سهیلی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ س ُ هََ ] (اِخ ) احمد (شیخ ). رجوع به نظام الدین احمد و نیز رجوع به فرهنگ آنندراج ذیل نظام الدین شود.
نظام الدین استرابادیلغتنامه دهخدانظام الدین استرابادی . [ ن ِ مُدْدی ن ِ اِ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به نظام استرابادی شود.
نظام الدین اشرفیلغتنامه دهخدانظام الدین اشرفی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِاَ رَ ] (اِخ ) عبدالحی . رجوع به نظام الدین عبدالحی بن عبدالوهاب و نیز رجوع به روضات الجنات ص 351 شود.
نظام الدین اشرقیلغتنامه دهخدانظام الدین اشرقی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ اَ رَ ] (اِخ ) عبدالحی . رجوع به نظام الدین عبدالحی بن عبدالوهاب و نیز رجوع به الذریعه الی تصانیف الشیعه ج 4 ص 81 و ریحانة
نظام الدین اصفهانیلغتنامه دهخدانظام الدین اصفهانی . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ اِ ف َ ] (اِخ ) (قاضی ...) از شعرای عهد اباقاخان است خواجه شمس الدین صاحبدیوان را مدح گفته به پارسی و عربی اشعار دارد. او