نطحةلغتنامه دهخدانطحة. [ ن َ ح َ ] (ع اِ) یک بار سرون زدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واحد نطح است . ودر حدیث است : فارس نطحة و نطحتان ثم لا فارس بعدها ابداً، یعنی : اهل
نحةدیکشنری عربی به فارسیمجسمه سازي , پيکر تراشي , سنگتراشي کردن , عنوان روي پاکت , عنوان نوشته روي چيزي , توضيح , ادرس , نشاني روي نامه , ظهرنويسي