نطاقلغتنامه دهخدانطاق . [ ن َطْ طا ] (از ع ، ص )سخن ران . (ناظم الاطباء). زبان آور. (یادداشت مؤلف ). نطّاق ، بر وزن صرّاف که در مبالغه ٔ «ناطق » استعمال کنند، از کلمات ساختگی ا
نطاقلغتنامه دهخدانطاق . [ ن ِ ] (ع اِ) میان بند مردان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). میان بند. (دستوراللغة). کمربند. (غیاث اللغات )(از ناظم الاطباء). کمر. (مهذب
نتاقلغتنامه دهخدانتاق . [ ن ِ ] (ع اِ) رویاروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حیال . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة). یقال : بنی داره نتاق داره
نِطاقAlnitakواژههای مصوب فرهنگستانیکی از سه ستارۀ تشکیلدهندۀ کمربند جبار که اَبَرغولی از ردۀ 9/5 با قدر 2، با همدمی از قدر 3/9 است که هر 1500 سال یک بار دور آن میگردد
نطاق الجوزاءلغتنامه دهخدانطاق الجوزاء. [ ن ِ قُل ْ ج َ ](اِخ ) در اصطلاح هیئت ، سه ستاره بر میان جوزاء که عرب بدان نَظم گوید و آن در انتظام و التئام مثل است . (از المنجد) (از اقرب الموا
جدول نطاقاتلغتنامه دهخداجدول نطاقات . [ ج َدْ وَ ل ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جدولی که در آن اندازه ٔ نطاق ستارگان با رمز گنجانده شود و آن بر دو گونه است . رجوع به التفهیم ص 140،
نطاق الجوزاءلغتنامه دهخدانطاق الجوزاء. [ ن ِ قُل ْ ج َ ](اِخ ) در اصطلاح هیئت ، سه ستاره بر میان جوزاء که عرب بدان نَظم گوید و آن در انتظام و التئام مثل است . (از المنجد) (از اقرب الموا
جدول نطاقاتلغتنامه دهخداجدول نطاقات . [ ج َدْ وَ ل ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جدولی که در آن اندازه ٔ نطاق ستارگان با رمز گنجانده شود و آن بر دو گونه است . رجوع به التفهیم ص 140،