نصراﷲ آبانیلغتنامه دهخدانصراﷲ آبانی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ ] (اِخ ) (میرزا...) تهرانی از شعرای عهد قاجاریه و معاصر با هدایت است . او راست :من اشتیاق ترا آتشی به جان دیدم که هرچه بیش زنی
نصراﷲ خوافیلغتنامه دهخدانصراﷲ خوافی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به نصیرالدین ، نصراﷲ خوافی شود.
نصراﷲ تهرانیلغتنامه دهخدانصراﷲ تهرانی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ ت ِ ] (اِخ ) (میرزا...) متخلص به آبانی . رجوع به نصراﷲ آبانی شود.
نصراﷲ اردبیلیلغتنامه دهخدانصراﷲ اردبیلی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ اَ دَ ] (اِخ ) (میرزا...) رجوع به نصرت شود.
نصراﷲ بیگلولغتنامه دهخدانصراﷲ بیگلو. [ ن َ رُل ْ لاه ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه برزند بخش گرمی شهرستان اردبیل ، در 14 هزارگزی شمال گرمی بر سر راه گرمی به اردبیل ، در جلگه ٔ
نصراﷲ بغدادیلغتنامه دهخدانصراﷲ بغدادی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ ب َ ] (اِخ ) (قاضی ...) از دانشمندان قرن دهم و با سلاطین آق قویونلو معاصر است ، وی در تبریز مسند قضا داشته است . رجوع به اعلام
نصراﷲ تهرانیلغتنامه دهخدانصراﷲ تهرانی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ ت ِ ] (اِخ ) (میرزا...) متخلص به آبانی . رجوع به نصراﷲ آبانی شود.
ساروتقیلغتنامه دهخداساروتقی . [ ت َ ] (اِخ ) لقب میرزاتقی از رجال مهم دوره ٔ صفوی است که ابتدا در دوره ٔ شاه عباس بزرگ وزیر مازندران شد و آبادی آن ایالت مرهون مساعی او بود. در زمان
حسین سپهسالارلغتنامه دهخداحسین سپهسالار. [ ح ُ س َ ن ِ س ِ پ َ] (اِخ ) سپهسالار اعظم حسین خان (1241-1298 هَ . ق . 1836/-1881 م .) پسر میرزا نبی پسر ابوالقاسم مازندرانی است ، که ساکن قزوی
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف بن محمدبن العباس مکنی به ابوالخیر و ملقب برضی الدین القزوینی الطالقانی . در نامه ٔ دانشوران آمده است که : در کتب ترا
