نشیوبارواژهنامه آزادفلات قاره . از نشیب و بار که بار پسوند به معنای کناره و ساحل است . فلات قاره بخشی از دریا است که با یک شیب تا ژؤفنای دریا ادامه می یابد .
نشخوارگویش اصفهانی تکیه ای: nošxâr طاری: nošxâr طامه ای: nošqâr طرقی: nošxâr کشه ای: nošxâr نطنزی: nošxâr
نوباریدنلغتنامه دهخدانوباریدن . [ ن َ / نُو دَ ] (مص منفی ) نیوباریدن . نه اوباریدن . مقابل اوباریدن . رجوع به اوباریدن شود.
اوباریدنلغتنامه دهخدااوباریدن . [ اَ دَ ] (مص ) بحلق فروبردن . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). ناجاویده فروبردن . (برهان ) (ناظم الاطباء). بلع. (برهان ). بلع کردن و فرو بردن . (از انج